خاتمکار و گذشته آن
رضاشاه هفتاد خاتمکار را با شاگردانشان سه سال به کار گماشت تا کار خاتمکاری دیوار کاخ جدید پایان یافت و این امر نمایانگر این معناست که این هنر تا این زمان سخت پایدار است. خاتمکاری هنوز هم برای تزئین صندوقها و جعبهها، قاب عکسها و تکههای سازهای موسیقی و سایر اشیا به کار برده میشود. در هر اینچ مربع یک خاتمکاری معمولی بیش از ششصد تکه کوچک به کار برده شده است لذا بسیار بجا خواهد بود که تحقیق کنیم و بفهمیم هنرمند خاتمکار ایران چگونه تا به این پایه از دقت و ظرافت رسیده است. در کار خاتمکاری عملیات ریز صورت میگیرد:
بریدن و آماده کردن مواد خام خاتمکار یا خاتمساز (خاتمبند) باید مواد خام خود یعنی چوب، استخوان، فلز را مدتها قبل از اینکه کار خاتمکاری را شروع کند آماده کند. در مرحلهٔ اول وی احتیاج به چوبهایی دارد که رنگهای آنها مختلف باشد مثل رنگ قرمز چوب عناب و رنگ زرد روشن چوب نارنج و رنگ سرخ تیره چوب فوفل. برای کارهای گرانتر آبنوس اصیل و چوب قهوهای ساج به کار میرود، اغلب به جای چوب ساج با چوب ارزانتر بقم کار میکنند. خاتمکار روی زمین پهن شده و پشت میخکار که عبارت از ته درختی است که به زمین فرو کردهاند قرار میگیرد و چوب را با ارّه بغل ششبُر به قطعات نازک به اصطلاح خودشان لا (لایه) میبرد ضخامت هر لا ۲۴/. و ابعاد آن ۷۰ × ۵ سانتیمتر است.
لاهای نازک را لای مثلث یا لای بغل شش یا لای یک لایی مینامند و علت اختلاف اسم آنها طرز بریدن آنهاست، سپس آنها را در گوشهای میگذارند تا خشک شود، استخوان شتر را هم به همین طریق به نوارهای کوچکی بریده و آن را در داخل ظرفهای سفالی به نام هسین میگذارند توی این ظرفها آب آهک قرار دارد.
نوارهای باریک استخوان در حدود سه ماه توی آب آهک میماند تا کاملاً سفید شود. اقدام دوم در آماده کردن مواد خام بریدن لاهای چوبی و استخوانی است به قطعات بسیار ریز به نام شش که پهنای هرکدام آن ۲۴/. سانتیمتر است. این کار را هم روی تنهٔ چوبی فرو رفتهٔ در زمین انجام میدهند. استخوان و چوب را به شکلهایی که باید درآیند میبرند. بعضی از ششهای استخوانی را به هم بسته و آن را در ظرف دیگری که دارای محلول خورندهٔ سبز رنگی است میگذارند. این محلول سبز رنگ شامل سرکه و نشادر است که براده مس به نام سوالهٔ مس و دم چرخ مس به آن اضافه شده است و این هر دو ماده را از مسگرها میگیرند. ششها ۴ تا ۶ ماه در آب سبز میماند تا اینکه اثر اسیدی مس در آن نفوذ کرده و رنگ آن را سبز کند. برای کارهای خاتمکاری گرانتر به جای استخوان، عاج فیل به کار میبرند عاج فیل را عاجتراش در اختیار آنها قرار میدهد.
پس از آماده کردن ششهای چوبی و استخوانی خاتمکار به سراغ ششهای فلزی میآید. ششهای فلزی اغلب از برنج و در موارد استثنایی از نقره ساخته میشود. مفتول برنج را به قطعات ۷۰ سانتیمتری بریده و با چکش دمپهن در قالبهایی آن را به صورت شیارهای مثلثی درآورده و بدین ترتیب یک شکل منظم مثلث به اسم سه پخ درمیآید.
پس از اینکه کارهای مقدماتی تمام شد به شکل درآوردن ششها آغاز میشود. ششهای کوچک متساویالاضلاع را مثلث، و ششهای بزرگتر با قاعدهٔ بزرگ را بغل شش (سهگوش) و ششهای الماسگون را جو مینامند. خاتمکار برای اینکه شکلهای مورد نیاز خود را بدست آورد تختهٔ بلندی را روی چوب کار خود گذاشته و خود در طرف دیگر آن مینشیند. روی این تخته تعدادی تختهٔ رند قرار دارد. اگر قرار باشد که ششهای مثلثی درست کنند قالبی که نام آن مثلث مساوی (بغل شش مساوی) است به تخته وصل میشود این تخته دارای شیاریست که برای آن شکل به خصوص به کار برده میشود قالبی که برای شکل دادن سیم به کار برده میشود سیم مساوی نامیده میشود.
شش را در شیار گذاشته و خاتمکار با سوهان دم پهنی که روی آن میکشد اندازه و شکل معینی را بدست میآورد. بدین طریق چوب و استخوان و ششهای سیم کامل شده و در بستههای بزرگ به گوشهای گذاشته میشود.
سوار کردن ششهای مرکب و میلهها، خاتمکار در این مرحله طرحی که مورد توجه اوست انتخاب میکند مثلاً ترکیبی از اشکال مثلثاتی در داخل شش گوشهای منتظم یا مثلثات بزرگ را در نظر میگیرد. با داشتن لااقل سه نوع چوب رنگی و فلز و استخوان، ترکیبات احتمالی زیادی در اختیار خواهد داشت. طرح عمومی آن به شرح زیر است:
۱. شش پیچیدن: سه مثلث تیره و سه مثلث روشن به صورت شش گوشی به هم میچسبانند، چسب را در طاس سریشم روی منقل ذغالی داغ نگه میدارند. ششها را با پیچیدن نخ دور آنها محکم به هم فشار میدهند. پس از اینکه تعداد دورهایی که برای اینکار مورد نیاز میباشد کامل شد و خشک گردید نخها را باز میکنند. این شش گوشهای کوچک را در قالبهای سوهانکاری با شکلهای مناسب که در این مورد شش مساوی نامیده میشود گذاشته و به دقت سوهانکاری میکنند تا به شکل ششگوش قشنگی در آیند.
۲. روی ششهای مرکب سریش مالیده و شش مثلث برنج و شش جو در داخل شش گوشی چسبانده میشود بدین ترتیب ششگوش بزرگتری بدست میآید که باز هم آن را شش مینامند.
۳. وقتی که این ششها خشک میشوند ششهای مرکب دیگری به همان طریق به آن میچسبانند که آنها را ششهای بغلی یا پره مینامند که شامل یک مثلث با رنگ معین است که توسط سه یا چند مثلث با رنگ دیگری احاطه میشود و بدین ترتیب مثلث بزرگتری میسازند. برای کارهای ظریفتر این پرهها از نه سهگوش کوچکتر درست میشود.
۴. پس از اینکه ششهای بزرگتر و پرهها خشک شد و در شش مساوی (پره مساوی) سوهانکاری شد، شش تا از ششهای پرهای به شش ضلع شش گوشی چسبانده میشود و بدین ترتیب ستارهای تشکیل میگردد.
فواصل بین نوک ستارهها با بغل ششها پر میشود و بدین صورت ششگوش بزرگتری به نام گُل ساخته میشود. برای ساختن گُلهای ششگوشی که ۹ میلیمتر سطح مقطع دارند ۶۰ تا ۸۰ شش مورد احتیاج است.
برای کارهای دقیقتر میلههای گل و گاهی اوقات ششها و پرههای آنها را در لایهٔ برنجی میپیچند که سبب خط ممیزه فلزی بین طرحها و نقشها گردد.
۵. با به کار بردن همان روش فنی که در مورد گُلهای ششگوش اعمال شد نوع دیگری از میله که به شکل مثلث است و توگولو نامیده میشود بدست میآید. اندازهٔ این میلههای توگولو چنان ریز است که میان دو میلهٔ گل ششگوش سوار میشود. هر دوی این میلهها پس از خشک شدن روی چوب سوهانکاری که آن را تخته رندهٔ قفل مینامند با سوهانکاری شکل میگیرند.
به هم چسباندن گلها و بستهبندی آنها وقتی که تمام میلهها آماده شد طول اصلی آنها که ۷۰ سانتیمتر است به ۸ تکه که هر کدام از آنها ۷۵/۸ سانتیمتر یا بیشتر است بریده میشود. در لبههای بریده شده آنها نقش الگوی مورد نظر را میتوان دید. وقتی که خاتمکار درباره بزرگی و اندازه کار خاتم خود تصمیم گرفت لاهای روشنتر و یا برشهای استخوان به طولهای مختلف کار (۷۵/۸ سانتیمتر پهنای آنست) آماده میکند، و نیمی از آن را با قطعاتی که دو سر آن چسب زده شده و به ارتفاع کار میباشد گرد میآورد. گلهای ششگوش کوتاه و میلهٔ مثلثاتی توگولو را روی این تختهها یا استخوانها طوری میچسبانند که تمام فواصل میان قطعات انتهایی پر میشود. و تختهٔ دیگری روی آن قرار میدهند و همهٔ آن را میان دو تخته گیره قرار میدهند و در درون شکافی که در کندهٔ درخت کنده شده و به نام تنگ موسوم است مینهند. دو تا گوه هم در جاهای خالی آن گذاشته و با چکش هر دو گوه را میکوبند تا سفت شود. این منگنه را تنگ زنگیره مینامند.
بستهبندی این میلهها را قامه مینامند. بریدن بستهها و لایههای پشت. خاتمکار با ارّه بسیار نازکی قامهها را به قطعاتی به ضخامت ۳ میلیمتر میبرد. برشی آنها نسبت به محور شیشها قائمه است و تمام طرح میلههای بستهبندی شده را نمایش میدهد.
آصر، که عبارت از تختههای پشتبند به ضخامت ۶ میلیمتر میباشد برشهای خاتم (لایة دو سایه) را یکی در میان، در جعبهای به نام توره که معمولاً ۱۲ برش خاتمکاری گنجایش دارد چسبانده و این بسته را میان منگنه (تنگ) چوبی و گوه قرار میدهند.
برش طولی تورهها و سوار کردن ورقهها. توره را بریده و به صورت ورقههای نازکی قاچ میدهند و این کار با همان ارّهٔ ظریفی که در عمل قبلی به کار برده شده بود انجام میشود. برشها به طریقی انجام میشود که اولین برش، لایهٔ دو سایه را به دو قسمت تقسیم میکند و برش بعد آصر نخست را شکاف میدهد و همچنین عمل ادامه دارد تا بیست و چهار ورقه که لایهای در حدود ۵/۱ میلیمتر خاتمکاری در یک طرف و ۳ میلیمتر آصر در سوی دیگر درست میکند. این ورقهها را روی تخته رندهٔ کشویی مخصوص صاف کرده سمباده میزنند، و به شیئی که باید تزیین شود میچسبانند. عمل چسباندن با منگنه انجام نمیشود بلکه چسب را با نوک چکشی که داغ کردهاند روی ورقههای نازک خاتم میمالند.
در بسیاری از موارد حاشیههای مخصوصی مورد نیاز است که به همان طریق تهیه میشود: اگر این حاشیه دارای طرحهای شطرنجی باشد مُدخِر نامیده میشود. بالاخره سطح خاتمکاری شده را سمباده کشیده و با مالیدن روغن سندالوس سطح آن را پرداخت و در مقابل رطوبت و آب مقاوم میکنند. خاتمهای زبرتر و درشتتر از شیشهای ضخیمتر که متنی نامیده میشود ساخته میشود. کارهای ظریفتر را (پرّه وروع) مینامند.
منبع : http://honaryab.com
تعداد بازديد : 70
تاریخ انتشار: چهار شنبه 22 اسفند 1397 ساعت: 15:36